علیرضا بیرانوند، نامی آشنا در فوتبال ایران و جهان، مردی که از لرستان تا استادیومهای معتبر اروپا پیش رفت. داستان زندگی او، روایت تلاش، پشتکار و ایمان به رؤیاهاست. مسیری که با کارگری در کارواش و نانوایی آغاز شد و به ثبت رکورد جهانی در فوتبال ختم شد. این مطلب، نگاهی تازه و دقیق به زندگی این دروازهبان پرافتخار دارد؛ از سختیهای کودکی تا افتخارآفرینی در میادین بینالمللی.

تولد و کودکی؛ آغاز از نقطه صفر
خانه به دوش – علیرضا صفر بیرانوند در ۳۰ شهریور ۱۳۷۱ در روستای سرابیاس، از توابع خرمآباد، لرستان به دنیا آمد. او در خانوادهای عشایری متولد شد و بزرگ شد؛ خانوادهای که به دامداری و کوچنشینی مشغول بودند. پدرش علاقهای به فوتبال نداشت و تصور میکرد علیرضا باید مانند او زندگی عشایری را ادامه دهد، اما پسرک کوچک، رؤیایی بزرگتر در سر داشت؛ او میخواست دروازهبان شود.
با این حال، شرایط مالی خانواده اجازه خرید تجهیزات ورزشی یا حتی کفش مناسب را به او نمیداد. بیرانوند اولین بار با توپهای پلاستیکی و در زمینهای خاکی بازی کرد و علاقهاش به فوتبال روزبهروز بیشتر شد. اما این علاقه، همراه با چالشهای فراوانی بود.
فرار از خانه برای رسیدن به رؤیاها
در ۱۵ سالگی، وقتی خانوادهاش همچنان مخالف فوتبال بودند، علیرضا تصمیمی جسورانه گرفت؛ او بدون اطلاع خانواده، با قرض گرفتن پول از اقوام، راهی تهران شد. پدرش که از این تصمیم باخبر شد، به شدت مخالفت کرد و حتی تلاش کرد او را به خانه برگرداند، اما بیرانوند مصمم بود.
با ورود به تهران، زندگی او سختتر از همیشه شد. او برای ادامه بقا، در کارواش، پیتزافروشی، نانوایی و حتی رفتگری کار کرد. شبها را گاهی در پارکها یا پشت صندلیهای اتوبوس میگذراند. اما هیچکدام از این سختیها نتوانست او را از هدفش دور کند.
شروع فوتبال حرفهای؛ اولین گامها در نفت تهران
نقطه عطف زندگی علیرضا بیرانوند، پیوستن به تیم نوجوانان نفت تهران در سال ۱۳۸۷ بود. در آن زمان، حسین فیضی، مربی وحدت تهران، استعداد او را کشف کرد و به باشگاه نفت معرفیاش کرد. بیرانوند به عنوان دروازهبان جوان، به سرعت پیشرفت کرد و در سال ۱۳۹۰ به تیم بزرگسالان نفت تهران راه یافت. عملکرد او در این تیم، نگاهها را به سمتش معطوف کرد.
پرسپولیس؛ اوجگیری در فوتبال ایران
سال ۱۳۹۴، انتقال بیرانوند به پرسپولیس، سکوی پرتاب او شد. او در این تیم تحت هدایت برانکو ایوانکوویچ به یکی از بهترین دروازهبانهای ایران تبدیل شد. فصل ۹۷-۹۶ نقطه عطفی در دوران حرفهای او بود؛ جایی که همراه پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسید و نمایشهای درخشانی داشت.
او با پرسپولیس چهار بار قهرمان لیگ برتر شد و چندین جام دیگر نیز کسب کرد. اوج درخشش او، مهار پنالتی کریستیانو رونالدو در جام جهانی ۲۰۱۸ بود که نامش را در تاریخ فوتبال ایران جاودانه کرد.
ماجراجویی در اروپا؛ از آنتورپ تا بواویشتا
در سال ۲۰۲۰، بیرانوند اولین تجربه اروپایی خود را با پیوستن به آنتورپ بلژیک آغاز کرد. هرچند دوران او در این باشگاه مطابق انتظار پیش نرفت، اما تجربه بازی در اروپا و حضور در لیگ بلژیک، او را پختهتر کرد. سپس در سال ۲۰۲۱ به طور قرضی به بواویشتا پرتغال رفت، اما باز هم شرایط ایدهآل برای او مهیا نشد. در نهایت، در سال ۲۰۲۲ تصمیم گرفت به ایران بازگردد و دوباره پیراهن پرسپولیس را بر تن کند.
افتخارات ملی و رکورد جهانی
بیرانوند در تیم ملی ایران نیز درخشید. او در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه یکی از بهترین عملکردهایش را به نمایش گذاشت و پنالتی رونالدو را مهار کرد. این صحنه، یکی از خاطرهانگیزترین لحظات فوتبال ایران شد.
او همچنین در کتاب رکوردهای گینس، عنوان بلندترین پرتاب دست در فوتبال را به نام خود ثبت کرد. پرتاب دستهای بلند او، که گاهی به بیش از ۶۰ متر میرسد، از ویژگیهای منحصربهفرد او محسوب میشود.
زندگی شخصی؛ مردی خانوادهدوست
علیرضا بیرانوند در سال ۱۳۸۹ با اکرم بیرانوند ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای طاها و بارانا است. او همواره در مصاحبههایش تأکید کرده که خانواده، مهمترین انگیزه زندگیاش است و سختیهایی که متحمل شده، تنها برای ساختن آیندهای بهتر برای آنها بوده است.
بازگشت به لیگ برتر ایران؛ فصل جدیدی در تراکتور
در سال ۲۰۲۴، بیرانوند تصمیم گرفت دوران جدیدی را در فوتبال ایران تجربه کند. او به تیم تراکتور تبریز پیوست و حالا در تلاش است تا با این تیم به افتخارات بیشتری دست یابد.
راز موفقیت بیرانوند؛ ایمان و تلاش بیوقفه
داستان زندگی علیرضا بیرانوند، چیزی فراتر از فوتبال است؛ این داستانی درباره مقاومت، ایمان و شکستناپذیری است. از شبهایی که در پارکها خوابید تا روزهایی که برابر بزرگترین بازیکنان جهان ایستادگی کرد، او ثابت کرد که هیچ رؤیایی دستنیافتنی نیست.
اگرچه فوتبال پر از ستارههای درخشان است، اما داستانهایی مانند داستان بیرانوند، الهامبخشترین روایتها هستند؛ روایتهایی که به ما یادآوری میکنند، با تلاش و ایمان، حتی از صفر هم میتوان به قلهها رسید.